کاخ گلستان، این بنای باشکوه در قلب تهران، نهتنها به خاطر معماری خیرهکننده و تاریخ پربارش معروف است، بلکه سالهاست که داستانهای عجیب و غریب درباره حضور موجودات ناپیدا در آن بر سر زبانهاست.
از راهروهای تاریک تالارهای آینهکاری شده تا گوشههای خلوت این مجموعه، شایعاتی درباره حضور جنها و ارواح در میان مردم پیچیده است. برخی میگویند این کاخ، که روزگاری محل زندگی پادشاهان قاجار بوده، حالا میزبان ساکنانی از جنس ماوراست! اما حقیقت چیست؟ شاهدان چه دیدهاند و چه گفتهاند؟
در این مقاله، شما را به سفری هیجانانگیز در دل این داستانهای مرموز میبریم و هر آنچه درباره حضور جن در کاخ گلستان گفته شده را مو به مو بررسی میکنیم.

ریشه شایعات درباره جن در کاخ گلستان
داستانهای حضور جن در کاخ گلستان از کجا شروع شد؟ این کاخ که قدمتش به دوره صفویه برمیگردد و در زمان قاجار به اوج شکوه خود رسید، همیشه محل اتفاقات مهم تاریخی بوده است. از مراسم تاجگذاری تا ضیافتهای درباری، این دیوارها شاهد رویدادهای بیشماری بودهاند.
اما چرا برخی معتقدند که این مکان، چیزی فراتر از یک بنای تاریخی است؟ شایعات از قصههای قدیمی درباریان و خدمتکاران کاخ شروع شد. آنها از صداهای عجیب، سایههای متحرک و حس حضور موجوداتی نادیدنی در شبهای کاخ صحبت میکردند. این داستانها نسل به نسل منتقل شده و حالا به بخشی از فرهنگ عامه درباره این مکان تبدیل شدهاند.
برخی حتی معتقدند که اشیای تاریخی کاخ، مثل تخت مرمر یا آینههای تالار برلیان، انرژی خاصی دارند که موجودات ماورایی را به خود جذب میکند.

چرا کاخهای قدیمی و جن؟
کاخهای قدیمی مثل گلستان، با معماری پیچیده، راهروهای تو در تو و تاریخچهای پر از اتفاقات، همیشه بستری برای داستانهای ماورایی بودهاند.
فضای تاریک، سکوت شبانه و تزئینات باستانی، حس رمز و راز را تقویت میکنند. در فرهنگ عامه، مکانهای قدیمی بهعنوان خانههای جنها شناخته میشوند، چون اعتقاد بر این است که این موجودات به مکانهای خلوت و باستانی علاقه دارند. کاخ گلستان هم با باغهای ساکت، حوضهای قدیمی و اتاقهای پر از اشیای عتیقه، انگار دعوتنامهای برای این موجودات است!
ترس مظفرالدین شاه از اجنه!
در دوره قاجار، داستانهای زیادی درباره جنها و موجودات ماورایی وجود داشت. حتی گفته میشود مظفرالدین شاه از حمامهای قدیمی کاخ میترسید و همیشه کسی را میفرستاد تا مطمئن شود جنها آنجا نیستند! این باورها در آن زمان چنان قوی بود که برخی از درباریان ادعا میکردند جنها را در کاخ دیدهاند، بهویژه در شبهای خلوت.

چه کسانی جنها را دیدهاند؟
حالا بیایید سراغ روایتهای واقعیتر برویم. نگهبانان شب کاخ، راهنمایان تور و حتی بازدیدکنندگان، داستانهای جالبی از تجربیات خود دارند. یکی از نگهبانان قدیمی کاخ تعریف کرده که شبی در تالار سلام، سایهای بلند و تیره را دیده که آرام از کنار دیوار عبور کرده، اما وقتی دنبالش رفته، هیچ اثری از آن نبوده!
بازدیدکنندهای دیگر ادعا کرده که در عمارت بادگیر، حس کرده کسی پشت سرش نفس میکشد، اما وقتی برگشته، هیچکس آنجا نبوده. این داستانها آنقدر زیادند که نمیشود همه را نادیده گرفت. یکی از معروفترین روایتها مربوط به خدمتکاری در دوره قاجار است که میگفت در خلوت کریمخانی، صدایی شبیه زمزمه شنیده و بعد احساس کرده دستی نامرئی لباسش را کشیده است. این داستانها، چه باور کنید چه نه، حس کنجکاوی را برمیانگیزند.
ماجرای نقاشی تالار سلام
یکی از عجیبترین داستانها درباره نقاشی معروف کمالالملک در تالار سلام است. این نقاشی که تالار آینه را به تصویر کشیده، ظاهراً رازی عجیب دارد. برخی از نگهبانان میگویند وقتی شبها از کنار این نقاشی رد میشوند، حس میکنند چیزی در آن تکان میخورد، انگار که آینههای نقاشی زندهاند!
یکی از بازدیدکنندگان ادعا کرده که در روز روشن، چهرهای ناآشنا را برای لحظهای در بازتاب آینههای نقاشی دیده و بعد غیبش زده. آیا این فقط خطای دید است یا واقعاً چیزی در این نقاشی نهفته است؟

تالار برلیان و حس حضور موجودات ناپیدا
تالار برلیان، با آینهکاریهای درخشان و چلچراغهای مجلل، یکی از زیباترین بخشهای کاخ گلستان است. اما همین زیبایی انگار رازی تاریک هم دارد.
برخی از راهنمایان کاخ میگویند وقتی در این تالار تنها میمانند، حس میکنند کسی آنها را تماشا میکند. یکی از کارمندان قدیمی کاخ تعریف کرده که یک شب، وقتی مشغول قفل کردن درهای تالار بوده، صدای قدمهایی آرام از پشت سرش شنیده، اما وقتی برگشته، راهرو کاملاً خالی بوده. این داستانها باعث شده برخی معتقد شوند که تالار برلیان، به خاطر آینههایش که مثل دروازهای به دنیای دیگر عمل میکنند، محل تجمع موجودات ناپیداست.
آینهها و دنیای ماورا
در فرهنگ عامه، آینهها همیشه با داستانهای ماورایی گره خوردهاند. میگویند آینهها میتوانند انرژیهای خاصی را جذب کنند یا حتی دروازهای به دنیای جنها باشند.
آینهکاریهای تالار برلیان، با آن همه ظرافت و درخشش، انگار چیزی بیشتر از یک تزئین سادهاند. برخی معتقدند این آینهها، که سالها شاهد رویدادهای تاریخی بودهاند، خاطراتی از گذشته را در خود نگه داشتهاند و شاید همین باعث جذب موجودات ماورایی شده است.

شمسالعماره و داستانهای شبانه
شمسالعماره، این بنای بلند و باشکوه کاخ گلستان، یکی دیگر از نقاطی است که داستانهای زیادی دربارهاش وجود دارد. این عمارت که زمانی بلندترین ساختمان تهران بود، با ساعت اهدایی ملکه ویکتوریا و کاشیکاریهای رنگارنگش، همیشه حس رمز و راز را منتقل میکند.
نگهبانان میگویند شبها، صداهای عجیبی از بالای شمسالعماره شنیده میشود، انگار کسی روی پشتبام قدم میزند. یکی از کارمندان کاخ ادعا کرده که یک شب، سایهای را دیده که از پنجرههای بالایی عمارت نگاهش میکرده، اما وقتی به آن نزدیک شده، هیچ اثری از آن نبوده. این داستانها باعث شده شمسالعماره به یکی از مرموزترین بخشهای کاخ تبدیل شود.
ساعت شمسالعماره و رازش
ساعت بزرگ شمسالعماره، که هدیهای از ملکه ویکتوریا بود، یکی از جذابترین اشیای کاخ است. اما برخی میگویند این ساعت گاهی اوقات بدون دلیل از کار میافتد یا حتی عقربههایش به عقب حرکت میکنند!
یکی از نگهبانان قدیمی ادعا کرده که شبی صدای تیکتاک ساعت را شنیده، در حالی که ساعت مدتها بود خراب بود. آیا این فقط خرابی مکانیکی است یا چیزی فراتر از آن در جریان است؟

عمارت بادگیر و حسهای عجیب
عمارت بادگیر، با بادگیرهای بلند و فضای خنکش، یکی از آرامترین بخشهای کاخ گلستان است. اما همین آرامش انگار گاهی ترسناک میشود. بازدیدکنندگان زیادی گفتهاند که در این عمارت، حس عجیبی به آنها دست میدهد، انگار کسی در گوششان زمزمه میکند.
یکی از راهنمایان کاخ تعریف کرده که یک روز، وقتی گروهی از گردشگران را در عمارت هدایت میکرده، ناگهان همه ساکت شدهاند و حس کردهاند فضا سنگین شده، انگار موجودی نامرئی در میانشان حضور دارد. این حسهای عجیب باعث شده عمارت بادگیر به یکی از نقاط داغ داستانهای ماورایی کاخ تبدیل شود.
خلوت کریمخانی؛ محل آرامش یا ترس؟
خلوت کریمخانی، این گوشه دنج و آرام کاخ، جایی است که کریمخان زند زمانی در آن استراحت میکرد. اما این آرامش ظاهری انگار رازی پنهان دارد. برخی از نگهبانان میگویند شبها، صداهای عجیبی مثل زمزمه یا صدای قدم از این بخش شنیده میشود.
یکی از کارمندان قدیمی کاخ ادعا کرده که یک شب، وقتی از کنار خلوت کریمخانی رد میشده، حس کرده دستی سرد به شانهاش زده، اما وقتی برگشته، هیچکس آنجا نبوده. این داستانها باعث شده خلوت کریمخانی به یکی از مرموزترین نقاط کاخ تبدیل شود.

آلبومخانه کاخ و عکسهای مرموز
آلبومخانه کاخ گلستان، که گنجینهای از عکسهای دوران قاجار را در خود جای داده، یکی دیگر از نقاطی است که داستانهای عجیبی دربارهاش وجود دارد. برخی از کارمندان میگویند وقتی در این بخش کار میکنند، حس میکنند کسی آنها را تماشا میکند.
یکی از نگهبانان ادعا کرده که یک شب، وقتی مشغول مرتب کردن آلبومها بوده، یکی از عکسها ناگهان از قفسه افتاده، در حالی که هیچ بادی در اتاق نبوده. برخی حتی میگویند در بعضی از عکسهای قدیمی، چهرههایی دیده میشود که انگار به دوربین زل زدهاند، اما در اصل نباید آنجا باشند!
چرا جنها به کاخ گلستان میآیند؟
حالا سؤال اینجاست: چرا کاخ گلستان باید محل حضور جنها باشد؟ در فرهنگ عامه، گفته میشود جنها به مکانهایی جذب میشوند که انرژی خاصی دارند، مثل اشیای قدیمی، مکانهای تاریخی یا جاهایی که اتفاقات مهمی در آن رخ داده. کاخ گلستان، با تخت مرمر، آینهکاریها و اشیای عتیقهاش، پر از این انرژیهاست.
برخی معتقدند که مراسم درباری، تاجگذاریها و حتی اتفاقات غمانگیزی که در این کاخ رخ داده، انرژیهای خاصی را در آن به جا گذاشته که جنها را جذب میکند.

چگونه از کاخ گلستان بازدید کنیم؟
اگر این داستانها شما را کنجکاو کرده و میخواهید خودتان کاخ گلستان را ببینید، باید چند نکته را بدانید. کاخ گلستان در قلب تهران، نزدیک بازار بزرگ، قرار دارد. ساعت بازدید معمولاً از ۹ صبح تا ۶ عصر است، اما در روزهای تعطیل ممکن است تغییر کند.
امکان خرید بلیط آنلاین هم وجود دارد که کار را راحتتر میکند. فقط یادتان باشد، اگر شب به کاخ نزدیک شدید، شاید صدایی عجیب بشنوید یا سایهای ببینید!
آیا جنها واقعیاند؟
شاید با خواندن این داستانها بپرسید: آیا واقعاً جنها در کاخ گلستان هستند؟ حقیقت این است که این داستانها، چه واقعی باشند چه نه، بخشی از جذابیت این کاخاند.
برخی معتقدند اینها فقط قصههای قدیمیاند که برای سرگرمی گفته شدهاند، اما خیلیها هم با اطمینان میگویند چیزهایی دیدهاند که نمیشود توضیح داد. آنچه مسلم است، این است که کاخ گلستان با تاریخچه غنی و فضای مرموزش، همیشه حس کنجکاوی را برمیانگیزد.

تجربه شما از کاخ گلستان چیست؟
کاخ گلستان فقط یک بنای تاریخی نیست؛ جایی است که تاریخ، هنر و اسرار در هم آمیختهاند. از تالارهای پرشکوه تا داستانهای عجیب و غریب، این مکان پر از شگفتی است.
در مقاله دیگر از تریپپ تودی به طور کامل به معرفی بخشهای مختلف کاخ گلستان تهران پرداختهایم که حتما توصیه میکنیم از آن بازدید کنید.
آیا شما هم داستان یا تجربهای از این کاخ دارید؟ شاید دفعه بعد که به کاخ گلستان رفتید، با دقت بیشتری به اطراف نگاه کنید. شاید سایهای، صدایی یا حسی عجیب، شما را هم به این دنیای مرموز ببرد!